ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

چو فردا بیاید فکر فردا کنیم...

توی خبرها خوندم شرکت گاز قطر (QATAR GAS)  ، پنج هزارمین(5000) محموله ال ان جی LNG خودش رو صادر کرده. این محموله مقدارش 260000 فوت مکعب بوده.ضمناً به تازگی یه قرارداد هم با آرژانتین امضا کرده که از سال 2014 سالانه 5 میلیون تن LNG به مدت بیست (20) سال بهش بفروشه( من اسم این رو می ذارم پدافند غیر عامل)....  

قطر در حال حاضر 77 میلیون تن در سال تولید ال ان جی داره که حدود 42 میلیون تنش از میدان گازی مشترک با ایران که ما بهش می گیم پارس جنوبی و اونها بهش می گن رأس لافان بدست میاد.  

ضمناً یه جای دیگه هم خوندم تولید ناخالص داخلی قطر در سال 2011، 13% رشد داره. حالا یه حساب و کتاب ساده از وضعیت خودمون داشته باشیم و  ببینیم فارغ از همه مشکلاتی که تو پروژه ها از خارج تحمیل می شه، خودمون داریم چیکار می کنیم که این فاصله  بیش از این نشه ؟ 

یه ضرب المثلی بوشهریا دارن با این عنوان " جای خیار، کُلُمبن".موقعی به کار می ره که تو دل خوشی به یه دارایی، بعد که می ری سراغش که ازش استفاده کنی می بینی که بعله...بچه نیست و جاشم.... 

خدا کنه اینجوری سرمون نیاد.

نظرات 4 + ارسال نظر
رضا پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:08 ب.ظ http://www.hamgoo.com

مرسی کاظم
به ما سر بزن

زنده ای ناآرام شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:51 ب.ظ

نگرانی بیشتر اینکه ترسیم روزی رسد که این همه زیرساخت دیگه بکاری نیاد.

نکته اش تو همین موضوعه....نشانه هایش بروز کرده...

زنده ای ناآرام یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:21 ب.ظ

به این مطالب هم توجه کنید لطفا.اینها حقایقی است که من و شما که از نزدیک با عسلویه آشنا هستیم داریم این اتفاقاتی که توضیح داده شده رو میبینیم.اما کتمان تا کی؟

خرداد سال گذشته زمانیکه قرارداد توسعه شش فاز پارس جنوبی با پیمانکاران ایرانی بسته شد و به گوش رسید که قراراست منابع مالی این پروژه ها در موعد مقرر تامین شود و ۳۵ ماهه نیز منتظر توسعه کامل این منطقه باشیم بازهم این امید زنده شد که شاید موج جدید اشتغالزایی در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در راه است و باید منتظر شکوفایی این منطقه باشیم.شکوفایی که در سفر مقام معظم رهبری در فروردین ماه امسال نیز مورد تاکید قرارگرفت. با این حال امروز پس از یکسال از آغاز شش پروژه جدید و ادامه توسعه فازهای دیگر تمامی این فازها با تاخیر در بهره برداری و مدیریت نامناسب مواجهند.

تارنمایی از کلیات شرایط فعلی پارس جنوبی

شش فازی که در خرداد سال گذشته قرارداد آنها به امضاء رسید و قرار است ۳۵ ماهه به بهره برداری برسند جمعا ۱۷درصد پیشرفت فیزیکی دارند در حالیکه قراربود این رقم در شرایط فعلی ۳۱٫۵ درصد باشد.

روند اجرایی فازهای ۱۲،۱۵و۱۶،۱۷و۱۸ هم با رشد منفی مواجه شده اند که حاکی از نابسامانی در مدیریت این پروژه هاست.

فاز ۱۱ پارس جنوبی و گلشن-فردوسی و پارس شمالی هم در بلاتکلیفی و حالت تعلیق به سر می برند.فاز ۹و۱۰ پارس جنوبی هم هنوز در بخش جفاری دچار مشکل است و کار همچنان به کندی پیش می رود.طرح لایه های نفتی هم عقب ماندگی جدی از برنامه دارد.

با این اوصاف این نما نشان می دهد مدیریت پارس جنوبی به شدت دچار مشکل است و هر چه زودتر باید به فکر چاره ای برای اوضاع این منطقه بود.چرا که قطری ها با سرعت زیاد در حال بهره برداری از میدان گازی گنبد یا همان پارس جنوبی هستند و اگر اینگونه پیش برویم قطعا گازی برای ایران باقی نخواهد ماند.

آمارها خود حکایت می کنند

به نحویکه دیده می شود در فازهای ۱۵و۱۶،۱۷و۱۸، که قراربود تا پایان اردیبهشت ماه امسال مطابق برنامه به ترتیب ۹۵٫۰۱، ۸۷٫۰۲ درصد پیشرفت می داشتند اما آمارهای واقعی نشان می دهد پیشرفت واقعی این پروژه ها به ترتیب ۱۲٫۵۳ و ۶۳ درصد است که با تاخیر ۲۲ درصد و ۲۴ درصد روبرو شده است.

براین اساس روند اجرایی پروژه های فازهای ۱۵،۱۶ و ۱۷و۱۸، با رشد منفی مواجه شده اند که حاکی از نابسامانی در مدیریت این پروژه هاست.

فاز ۱۱ پارس جنوبی و گلشن-فردوسی و پارس شمالی

فاز ۱۱ پارس جنوبی فاقد پیشرفت فیزیکی و مالی قابل ملاحظه ای بوده است.پیمانکار فاز ۱۱ شرکت چینی CNPCI است که کار خود را از نیمه فروردین ماه سال گذشته آغاز کرده و قرار است طی ۶۰ ماه کار خود را به پایان برساند.اما تا کنون این امر به دلیل تعلل پیمانکار در تعیین پیمانکاران فرعی در بلاتکلیفی به سر می برد.این در جالی است که شرکت نفت و گاز پارس تا کنون این شرکت را برای تعیین و تکلیف وضعیت فعلی تحت فشار قرار نداده و همچنان نیز این وضعیت ادامه دارد.

براساس این گزارش طرح پارس شمالی هم در حالت تعلیق به سر می برد و تاکنون نیز اقدام جدی در خصوص توسعه این میدان صورت نگرفته است.

قرارداد طرح مخازن گلشن و فردوسی که با شرکت مالزیایی sks به صورت بیع متقابل منعقد شده از ۵ دی ماه سال ۱۳۸۶ آغاز شده و قرار بوده ظرف مدت ۶۶ ماه به پایان برسد.مبلغ این پیمان ۵ میلیارد یورو بوده و براساس برنامه ریزی های صورت گرفته قرار است با اجرای این طرح روزانه ۵/۲ میلیارد فوت مکعب گاز از مخازن استحصال شود.این پروژه ها در حال حاضر به صورت کامل متوقف هستند.

قرارداد تاریخی نفت در خرداد ۸۹

شاید علت همین باشد. رئیس کمیسیون انرژی مجلس می گوید علت ۳۵ ماهه تعیین شدن توسعه شش فاز باقی مانده پارس جنوبی آن بوده که در کارگروه نفت این زمان تعیین شده است نه در بخش مطالعات فنی و همین است که امروز شاهد هستیم که این پروژه ها علی رغم تلاش دولت اما همچنان با تاخیرهای زیادی مواجهند و با این شرایط در خوشبینانه ترین حالت می توان امیدوار بود این پروژه ها با دو برابر زمان تعیین شده به بهره برداری برسند.

مطابق برنامه ۳۵ ماهه در حال حاضر پس از گذشت یکسال از اجرای این پروژه ها تمامی این فازها جمعا باید ۳۱٫۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته باشند که مطابق آمار فوق متوسط پیشرفت ۱۷٫۳۱ درصد بوده که این آمار نیز حاکی از عقب ماندگی در فازهاست.

فازهای ۹و۱۰ طلسم پابرجا

فازهای ۹و۱۰ پارس جنوبی هم که نمونه ای از یک قصه ناتمام شده است. این فازها که در اوایل آذرماه سال گذشته به بهره برداری کامل رسیده اند تا پایان سال گذشته تنها ۹۷٫۴۳ درصد پیشرفت داشته است و کماکان تکمیل نشده است. بخش حفاری این دو فاز با تاخیر ۸۴٫۵۲ درصد هنوز به طور کامل انجام نشده است.

براساس این گزارش،حفاری فاز ۹ باید در ۲۹ دی ماه سال ۸۷ تکمیل می شد که تا کنون این امر محقق نشده است.حفاری فاز ۱۰ نیز قرار بود تا آخر دی ماه سال ۸۷ به پایان برسد که تا پایان اردیبهشت ماه امسال این پروژه با پیشرفت ۸۴٫۵۲ درصد روبه رو بوده است.

سوالی بی جواب

حال این سوال ایجاد می شود که چرا شرکت نفت و گاز پارس به عنوان کارفرمای این پروژه ها در مقابل اظهاراتی چون تاخیر در پروژه های پارس جنوبی واکنش نشان می دهند و همواره با ارسال توضیحاتی به رسانه ها سعی دارند این مشکلات را کمرنگ جلوه دهند اما در این بین همین کارفرما از پیمانکار مالزیایی خود نمی پرسد که چرا طرح مخزن گلشن و فردوسی در رکود کامل به سر می برد؟

چرا این سوال مطرح نمی شود که چرا روند اجرایی پروژه های ۱۵و۱۶ ،۱۷ و ۱۸ با رشد منفی مواجهند؟ و با چرا این سوال پرسیده نمی شود که چرا پیمانکاران شش فاز باقی مانده پارس جنوبی اینچنین از برنامه عقب افتاده اند و کسی نیست که پاسخگوی این تاخیرها باشد؟ تاخیر در میدانی که هر ثانیه آن ضربه ای جبران ناپذیر به اقتصاد کشور است.آیا کسی پاسخگو خواهد بود و یا بازهم باید شاهد توضیحات روابط عمومی شرکت نفت و گاز پارس در خصوص این گزارش باشیم تا باز هم نگاه مدیران ما به سمت رفع رجوع کردن ناکامی های مدیریتی خود باشد تا سروسامان دادن به رشد و توسعه اقتصادی کشور.

با سلام و احترام
ضمن تشکر از صبر و حوصله ای که به خرج می دهید و مطالب رو دنبال می کنید، به حضورتان عرض نمایم که در خصوص آمار ها بنده چون مدتی است از نزدیک در جریان امور نیستم اشراف ندارم به جزییات آن.برای همین هم نمی توانم اظهار نظر نمایم اما کم و بیش شنیده های من هم همین را می گوید.
در خصوص نحوه راهبری هم باز چون از نزدیک بجز با چند تن از بزرگواران سعادت همکاری نداشته ام نمی توانم باز مطلبی بگویم.اما تجربه گذشته خودم می گوید چون ما سیستماتیک و بر اساس قواعد به اثبات رسیده از نظر صحت و بهینه حرکت نمی کنیم شاید حداکثر بهره حاصل نشود .
به هر رو، بنده شخصاً دعا می کنم که دوستان و همکاران درگیر با پروژه ها توان مضاعف و تلاش بیش از پیش به کار ببرند و دور از منیت ها و حب و بغض های شخصی ان شاله اثر تحریم ها و همه مشکلاتی که وجود دارد رو حداقل کنند.
البته امروز پیامکی داشتم مبنی بر اینکه گاز فاز 9 و 10 زمستان امسال به شبکه می آید و فاز 15 و 16 نیز پیش راه اندازی می شود.

زنده ای ناآرام چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 ب.ظ

امیدوارم پیامک رسیده به شما به واقعیت برسد.ما هم قلبمان برای این خاک میتپد.اعتراضی اگر هست به مدیریت غلط است نه پیشرفت این خاک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد