ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

افسانه خارپشتها

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند.وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد بخاطر همین تصمیم گرفتند از هم دور شوند ‫ولی به همین دلیل از سرما یخ زده میمردند.از اینرو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند،یا نسلشان از روی زمین بر کنده شود.دریافتند که باز گردند و گردهم آیند.آموختند که با زخمهای کوچکی که همزیستی با کسی بسیار نزدیک بوجود میآورد، زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتر است. و اینچنین توانستند زنده بمانند.

درس اخلاقی:بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم میآورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و محاسن آنانرا تحسین نماید.