یه ضرب المثلی، محسن حیدری به ما یاد داد (البته ایشون خیلی چیزا به ما یاد داده ها) که این روزا بسیار میاد جلو چشم....
وقتی تعاملات اجتماعی و روابطی که داریم رو مرور می کنیم ناخودآگاه یاد ضرب المثل « خر زخمی و صاحب ناراضی» می افتم.
توقعاتمون از هم خیلی زیاد شده، از همه طلبکاریم و فکر می کنیم بقیه به اندازه ما تلاش نمی کنند و هر چی بدبختیه فقط ماله ماست...
تو کارمون هر چی تلاش می کنیم باز هم می بینیم که نه، این رییسمون دو قورت و نیمش هنوز باقیه. ما هم از فردا می زنیم دنده بی خیالی که اون نیم قورتش هم زهر مارش شه
![]()
آره فکر کردی که چی؟
اول که افتخار شاگردی شما را داریم
دوم که در حضور شما درس پس میدهیم
سوم که این ضرب المثل قابل شما را نداشته خوشحالم که به واسطه آن به یاد من افتاده اید
ادبیات پیش رو متفاوت است از آن شخصیتی که از شما سراغ داشته ام. بطور قطع فشار ها خیلی زیاد بوده که دوست متین و فعال و همیشه پای کار ما را به این مرحله از خستگی کشانده است.
یک ضرب المثل دیگه هم هست که میگه دنیا همیشه به یک چرخ نمی چرخه.
در ضمن اگر جسارت من را بپذیرید اون ضرب المثل میگه ((اسب خسته و صاحب ناراضی))
محسن جان
ما مخلصیم شما و همه آدمای یه رنگ هستیم.ضمناًهمیشه به یاد شما هم هستیم.
عرض به حضور بزرگوارت که بعضی وقتا از اینکه این همه فرصت از دست میره مخصوصاً عمرمون که بزرگترین داراییمونه، حرص می خورم و میگم ما هم مثه خیلی های دیگه بزنیم تو کار خود محوری و بی خیال همه چی..اما خدا رو شکر تا حالا تو این کار زیاد موفق نشدم!
به هر حال ببخشید که در ضرب المثل دخل و تصررفی صورت گرفته، اصل مفهومش بوده!
عزتمند باشی برادر.