درشماره 9 مجله هفتگی توفیق درسال 1350 آقای دکترعباس توفیق مطلبی درباره دروغ دربخش ته مقاله نوشته بود که عینا در زیر نقل می شود:
دروغ هم مثل خیلی دیگرازاحتیاجات روزمره اجتماع ما انواع واقسام دارد.
نوع اول دروغ اینست که من دروغ می گویم. من می دانم که دروغ می گویم. ولی شما نمی دانید که من دروغ می گویم. این یک دروغ طبیعی است که درهمه کشورها هم همینطوراست.
نوع دوم دروغ اینست که من دروغ می گویم. من می دانم که دروغ می گویم. شما هم می دانید که من دروغ می گویم. این دروغ هم باز قابل هضم است.
نوع سوم دروغ اینست که من دروغ می گویم. من می دانم که دروغ می گویم. شماهم می دانید که من دروغ می گویم. من هم می دانم که شما هم می دانید که من دروغ میگ ویم!!! این احمقانه ترین نوع دروغ است. دروغی که همه می دانند و کسی را فریب نمی دهد و فقط گوینده را مفتضح می کند و مردم را عصبانی.
ولی ازاین نوع دروغ مفتضحانه تر و احمقانه تر هم وجود دارد.
نوع چهارم دروغ اینست که من دروغ می گویم. من می دانم که دروغ می گویم. شما هم می دانید که من دروغ می گویم. من هم می دانم که شما می دانید که من دروغ می گویم. شما هم می دانید که من هم می دانم که شما هم می دانید که من دروغ میگویم!!!!
یک دروغ دیگه هس و او اینکه من به خودم دروغ بگم و باور کنم که اون دروغ راسه