بهنام خداوند مهر
"جای گل خالی و گلدان بینصیب"
پایان راه زندگی،
راهی است به سوی ابدیت بیپایان و گذر بزرگان از این توقفگاه برای دوستان و
شاگردان که طعم شیرین همراهی گذرایی را داشتهاند سخت، تلخ و جانکاه
مینماید.
غروب غمناک شنبه 21 مرداد پیام کوتاهی از طرف استاد ارجمندم
جناب دکتر ابریشمچی دریافت کردم که "در شب قدر برای شادروان استاد دکتر
سید محمود برقعی دعا کنیم."
روحیهام تکیده بود و تا پاسی از شب
خاطراتم را در محضر استاد دکتر برقعی مرور میکردم. آخر، من هم شاگرد
مستقیم ایشان بودم و هم بهواسطه مسئولیتم در مجله عمران شریف از نزدیک با
افکار، منش و شخصیت ایشان آشنایی داشتم.
در مراسم خاکسپاری به دستور و
اجازه اساتیدم در دانشکده عمران دانشگاه صنعتی شریف و همچنین استاد ارجمندم
جناب دکتر سید مهدی برقعی و با اجازه اقوام و دوستان و شاگردان آن مرحوم
(که خود کمترین آنها هستم) مقرر شد دقایقی از اوقات این جلسه را بگیرم.
من در سه مقطع تحصیلی در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کردهام و مانند
سنگهای ریز کف رودخانه، سیلابها و غلتیدن سنگهای بزرگ را تجربه کردم،
آنها را درک کردم همانطور که بودند. بهدلیل معمولی بودنم شخصیت آدمها را
بدون هیچگونه پیرایشی دریافتم. بنابراین شخصیت دکتر را آنطور که خود
دیدم بیان خواهم کرد.
دکتر در سال 1333 در خانواده بسیار اصیل و مذهبی
چشم به جهان گشود. تحصیلات دبستان و دبیرستان را در تهران سپری کرد.
تحصیلات عالی را با راهنمایی برادر بزرگ خود جناب دکتر سید مهدی برقعی در
رشته سیویل در دانشگاه ناتینگهام انگلستان شروع کرد و در سال 1982 در مقطع
دکترا به پایان رساند.
پساز انقلاب فرهنگی، بعد از بازگشایی
دانشگاهها باتمام مشکلات موجود، به وطن بازگشت و با همکاری تعداد معدودی
از اساتید باقیمانده و تازه استخدام شده، دانشکده سازه دانشگاه صنعتی شریف
که بعداً به دانشکده عمران تغییر نام یافت را دوباره راهانداری نمودند.
بعد از 2 دوره به معاونت و سپس ریاست دانشکده عمران برگزیده شدند. صدها
دانشجو از محضر استاد بهره جستند، چاپ بیشاز 20 مقاله در مجلههای علمی
معتبر دنیا، ارائه بیشاز 40 مقاله در کنفرانسهای ملی و بینالمللی و
انتشار 2 کتاب، حاصل بخشی از تلاشهای علمی ایشان است. وی در سال 2006 به
بالاترین مرتبه علمی، استاد تمام دانشگاه، نایل آمدند.
در کنار امر
آموزش و پژوهش از بنیانگذاران انجمن هیدرولیک ایران بودند که بعدها به
ریاست هیئت مدیره و عضو هیئت تحریریه مجله هیدرولیک برگزیده شدند.
در
دوران ریاست دانشکده عمران در فضای نهچندان باز بعد از انقلاب فرهنگی،
دانشجویان را تشویق به فعالیتهای علمی و فوقبرنامه نمود که حاصل آن
انتشار "مجله عمران شریف" که سالها پرتیراژترین مجله علمی کشور بود گردید.
دانشجویان با افتخار از وی خواستند که مدیر مسئولی مجله را بهعهده بگیرند
او پس از گذشت 22 سال مدیر مسئول این مجله بود.
ادامه این فعالیتها
به برگزاری اولین کنفرانس دانشجویی کشور که با بیش از 1400 دانشجو از
دانشگاههای سراسر کشور منجر گردید. بعداز برگزاری موفقیتآمیز کنفرانس،
نمایندگان بیش از 50 دانشگاه اعم از آزاد و دولتی به گردهمایی دعوت شدند و
بنای "سازمان علمی، پژوهشی دانشجویان عمران سراسر کشور" بهصورت کاملاً
دموکراتیک ریخته شد.
بعد از سالها این الگویی برای فعالیتهای علمی، فرهنگی و دانشجویی کشور شد و بیش از 7000 گروه علمی دانشجویی در کشور شکل گرفت.
در پشت همه اینها مردی آرام و بیادّعا به نام دکتر سید محود برقعی بود.
آنچه ما را گردهم آورده است علاوه بر شخصیت علمی ایشان، افکار و ویژگیهای
انسانی دکتر برقعی بوده و مناسب است جلسه را به آموزههایی که حاصل
دریافتهای حضوری و مستقیم و یا درک عملی از زندگی آن مرحوم است اختصاص
دهیم.
دکتر ضعف آموزش در کشور را خوب تشخیص داده بود که خواهان "مغزهای
انباشته" بهجای "مغزهای پرورش یافته" بود و از اینرو پرورش را در مرتبه
بالاتر از آموزش میدانستند. او میگفت در دانشگاه ابتدا باید انسان بسازیم
بعد کالا.
دکتر معتقد بودند: "اگر در روزگاری نیرو و اعتبار هر کشور
براساس ثروت و سربازان کارآمدش اندازهگیری میشد، امروزه حتی استعداد
طبیعی و ذخایر زیرزمینی، اهمیت پیشین خود را از دست داده، بلکه افراد باشور
و انگیزه و دانشمند، تعیینکننده قدرت یک کشور هستند. بنابراین اساس کار
مدیران جامعه باید بر احترام به شأن و منزلت انسانی همه انسانها، ارزشمند
دانستن نیروی تفکر و خلاقیتهای ذاتی همه عوامل انسانی و دخالت دادن همه
ردههای مردم در مسایل و امور مربوط به خود، در تعیین هدفها و برنامهریزی
برای دستیابی به آنها باشد."
دکتر از تملق و قضاوت بر ظاهر و دوچهرگی
بسیار ناخشنود میشد. او میگفت در این صورت انسانهای پاکدامن خود را به
کنار میکشند و مسیر برای فرصتطلبان گشوده خواهد شد. در دو چهرگی هیچکس
کار جدی انجام نمیدهد زیرا مقصود نه انجام کار است، بلکه وانمود کار است.
بسیاری از استعدادها و هوشها در جهت ریاکاری و تظاهر بکار میافتند و
نتیجهاش تحلیل رفتن جمع به سود فرد و ناپایداری اخلاقی در جامعه است.
دکتر مشارکتجو بود و از هر نوع خودمحوری پرهیز داشت. او معتقد بود:" اگر
تصمیم مدیران براساس مشورت و مشارکت صورت پذیرد علاوه بر اتخاذ تصمیمات
بهتر و فراگیرتر و بکار افتادن قوه خلاقیت افراد جامعه، زمینه پذیرش و قبول
مسئولیت و ایجاد ظرفیت قبول مشکلات ناشی از تصمیمها نیز در مخاطبین ایجاد
میشود."
او نسبت به دانشجویان خود خلقوخوی پدرانه داشت برخورد با
آنها از سر مهر بود. شاگردپرور بود و به آنها اعتماد میکرد. او معتقد بود:
"که همه انسانها سالم هستند مگر آنکه خلاف آن ثابت شود نه اینکه همه
انسانها خاطی هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. راه مبارزه با عدهای
متقلب- که در هر جامعهای وجود دارند- آن نیست که همه، عنصر مشکوک تلقی
شوند که نتیجه آن، شکستن غرور یک جامعه خواهد بود و در آن صورت، جامعه عزت
نفس و اعتماد به نفس خود را از دست خواهد داد و گداصفتی و صدقهخواری را
پیشه خود خواهد کرد."
او به ما آموخت که تنها قید آزادی انسان عدالت
است و میگفت پرورش با اجبار و در فضای بسته امکانپذیر نیست. شرط اولیه
پرورش، پذیرش آزادانه است. گرچه خود به جدیت به مناسک دینی پایبند بود ولی
حوزه دین را حوزه فردی میدانست و میگفت نمیبایست انجام مناسک دینی،
امتیاز اجتماعی و یا احیاناً تنگنایی برای دیگران باشد.
او فقدان کار
جمعی، نداشتن تحمل یکدیگر، بیتوجهی به سختکوشی و کار و تلاش، نداشتن دید
جامع و گرفتن تصمیمهای مقطعی و بیتوجهی به گذشته و تجربههای قبلی را جزء
مسایلی میدانست که میبایست فکری برای آن کرد.
مرام دکتر، صداقت در
گفتار و رفتار در عین شجاعت، مهربانی و صمیمیت در عین صراحت، نظم،
مسئولیتپذیری و تعهد بود. او به شدت از تفکر حذفی و خودرأیی، تعصب،
باندبازی، غیبت و تهمت، پنهانکاری، انحصارخواهی و جاهطلبی پرهیز داشت.
رفتار او سخن مهاتماگاندی را تداعی میکرد: "قدرت متکی بر عشق هزار برابر
مؤثرتر و پایدارتر از قدرتی است که از ترس مجازات منبعث شود."
"وطن"
سرمایه عظیمی را ناباورانه از دست داد و ما ماندهایم و حیرت و غفلت. گرچه
زندگی او سراسر تلاش، روشنی و صداقت بود و خود و شاگردانش خدمات زیادی به
"وطن" کردهاند اما ما زندگان باید در این فراغ سخت، "صبر با تدبیر" و
"تفکر در عمق و ماهیت زندگی" پیشه کنیم.
در انتها بار دیگر فقدان
ظاهری استاد ارجمند دکتر سید محمود برقعی را به مادر و همسر محترم و داغدار
ایشان، برادران، خواهران و اقوام ارجمند ایشان، جامعه دانشگاهی و شاگردان
ایشان تسلیت میگوییم.
"خوشا چو آب روان ره گشادن و رفتن
ز روی سنگ حوادث که راه میبندد
رها شدن ز بلا
دیگران رهانیدن
نهفته است در این نکته، راز بود و نبود "
داودرضا عرب
25/05/1391
سلام، با توافق، تحریم جای خود را به تکریم میدهد.