کتاب پیکره دانش مدیریت پروژه(PMBOK) عصاره و چکیده دستاورد هزاران پروژه موفق در دنیاست.. یعنی این بندگان خدا در بلاد کفر رفته اند و نشسته اند سالها کار پژوهشی انجام داده اند و راز موفقیت پروژه هاشون رو در آوردند و اون رو مستند سازی کرده اند و در اختیار ما قرار داده اند. حالا هم هر چهار سال یک بار دارن به روزآوریش می کنند.
به طور عمومی اگر یک پروژه در زمان، هزینه، کیفیت و محدوده تعریف شده و تعیین شده به سرانجام برسه عنوان می شود که این پروژه موفق عمل کرده است. مقدار انحراف از این چهار مشخصه نیز نشان دهنده درصد موفقیت پروژه است.
این استاندارد که توسط موسسه مدیریت پروژه تهیه شده و ویرایش چهارم اون سال 2008 به استفاده کنندگان ارایه شده، چارچوبهای دستیابی به اهداف یک پروژه رو در 9 حوزه دانش مدیریتی تعریف می کنه. این 9 مورد به ترتیب 1. مدیریت یکپارچگی پروژه 2. مدیریت محدوده 3. مدیریت زمان 4. مدیریت هزینه 5. مدیریت ارتباطات 6. مدیریت منابع انسانی 7. مدیریت ریسک 8. مدیریت کیفیت 9.مدیریت تدارکات هستند. هر کدام از این حوزه های دانش نیز دارای فرایندهای مشخص و تعریف شده است و می توان گفت نقشه راهی برای شما ترسیم می کنه که اگه از اون پیروی بشه رسیدن به موفقیت رو می شه انتظار داشت.
برای پروژه های ساخت و ساز نیز یک استاندارد توسعه داده شده از همین PMBOK در ویرایش سومش هست به نام The Construction Extension to PMBOK که بیشتر به پروژه های عمرانی و ساخت و ساز توجه کرده و 4 فصل بهش اضافه شده .(1. مدیریت تأمین مالی 2. مدیریت ایمنی 3. مدیریت محیط پروژه 4.مدیریت ادعا)
دوستان اگه سالهاست برای تولید علم گامی برنداشته ایم، بیاییم لااقل از علم تولید شده استفاده کنیم..اگه چارچوبای تعریف شده این استاندارد و ده ها استاندارد مرتبط با پروژه ها رو بکار بگیریم فکر نمی کنم ضرری داشته باشه..البته از اون لحاظ ....
توی خبرها خوندم شرکت گاز قطر (QATAR GAS) ، پنج هزارمین(5000) محموله ال ان جی LNG خودش رو صادر کرده. این محموله مقدارش 260000 فوت مکعب بوده.ضمناً به تازگی یه قرارداد هم با آرژانتین امضا کرده که از سال 2014 سالانه 5 میلیون تن LNG به مدت بیست (20) سال بهش بفروشه( من اسم این رو می ذارم پدافند غیر عامل)....
قطر در حال حاضر 77 میلیون تن در سال تولید ال ان جی داره که حدود 42 میلیون تنش از میدان گازی مشترک با ایران که ما بهش می گیم پارس جنوبی و اونها بهش می گن رأس لافان بدست میاد.
ضمناً یه جای دیگه هم خوندم تولید ناخالص داخلی قطر در سال 2011، 13% رشد داره. حالا یه حساب و کتاب ساده از وضعیت خودمون داشته باشیم و ببینیم فارغ از همه مشکلاتی که تو پروژه ها از خارج تحمیل می شه، خودمون داریم چیکار می کنیم که این فاصله بیش از این نشه ؟
یه ضرب المثلی بوشهریا دارن با این عنوان " جای خیار، کُلُمبن".موقعی به کار می ره که تو دل خوشی به یه دارایی، بعد که می ری سراغش که ازش استفاده کنی می بینی که بعله...بچه نیست و جاشم....
خدا کنه اینجوری سرمون نیاد.
موسسه PMI یا همون موسسه مدیریت پروژه آمریکا، یه دونه آیین نامه داره بنام آیین نامه اخلاق و رفتار حرفه ای (Code of ethics and professional conduct).توی این آیین نامه نکات ظریف و در عین حال بسیار بنیادی رو مطرح می کنه و میگه رعایت مواردی که در آن مطرح می شه توسط تمام کسایی که با اون موسسه و مدیریت پروژه سر و کار دارن الزامیه و هر کس این اصول رو زیر پا بذاره شرایط یک مدیر پروژه حرفه ای رو نداره. 4 اصل بنیادی داره که از این قراره:
حال لحظه ای با خودمان بیندیشیم چقدر این مسایل در پروژه های ما و در حرفه ای که داریم جاری است؟
بازی نیمه نهایی امسال جام باشگاه های اروپا، بین بارسلونا و رئال مادرید در دقایق پایانیش یه صحنه ای داشت که به نظر من باید به عنوان درس اخلاق و مدیریت منابع انسانی تو دانشگاه ها تدریس بشه...صحنه ورود اریک ابدال(Eric Abidal) بازیکن تیم بارسلونا در چند دقیقه پایانی مسابقه....بازیکنی که بعد از عمل موفقیت آمیز جراحی تومور کبدش دوباره برگشته بود...وقتی می خواست بیاد تو زمین همه براش ابراز احساسات کردن حتی طرفدارای حریفه همیشگشون...و روزی که بارسلونا با اون معجزه فوتبالش تونست جام قهرمانی رو بگیره کارلوس پویول(Carlos Puyol) به نمایندگی از بقیه تیم، بازوبند کاپیتانی رو به بازوهای اریک بست تا اون بره و اولین نفری باشه که جام رو تو دستاش می گیره...به نظر من اریک آبیدال تو فصل بعد با ذره ذره وجودش برای بارسلونا بازی می کنه...
راز رسیدن به موفقیت و استمرار موفقیت در یک کار گروهی به نظر شما چی می تونه باشه؟ آیا همدلی و ایجاد تعلق خاطر و توجه به مسایل انسانی افراد می تونه مؤثر باشه؟ چقدر ما نسبت به اعضای هر گروهی که عضوش هستیم این تعلق خاطرها و این احساسات رو داریم؟؟ چقدر اون ها رو درک می کنیم و در می یابیم تا اونها هم پاسخ مثبتی به اهداف بدن؟؟
چقدر این فرهنگ رو ایجاد کردیم که از زحمات و تلاش هایی که اعضای تیممون می کشن تقدیر کنیم؟ بهشون بگیم ما قدر تو رو می دونیم و می دونیم که زحمت تو باعث این پیشرفت شده؟ بعد نتیجه اش رو ارزیابی کنیم؟؟
باید تمرین کنیم، ضمن داشتن اختلاف سلیقه ها، مسایل انسانی و تعاملات مثبت بشری که چفت و بست چارچوب زندگی ما رو تشکیل می ده رو مورد توجه قرار بدیم و گرنه آسیبش از همه بیشتر به خودمون می رسه..
حکایت خیلی پیچیده تر از این سادگی هاست که اینجا گفتیم ها...اما اینم یه بخشی از کل ماجراست ..ایشاله بعداً راجع بهش مفصل تر می نویسم...
توی خبرها خوندم میدان نفتی جدیدی با مشخصات خیلی خوب توی شرق عسلویه کشف شده... میدان نفتی خیام. مشخصات جالبی داشت از جمله ذخایر نفتیش در گرید API 35 که یه نفت خوب محسوب می شه. مسلما تو اون منطقه ذخایر بسیاری از منابع هیدروکربوری وجود داره. مساله ای که اینجا مهمه و توی جاهای دیگه مثل عسلویه و کنگان و پارس شمالی بهش توجه کامل نشده و هنوز که هنوزه خیلی از مسائلمون تو اونجا ناشی از همینه؛ نداشتن یه طرح جامع به معنی واقعی و بعدش تفضیلی کردن اون و تعریف کلیه ابعاد و زوایای طرح ها و پروژه ها و به تبع اون رسیدن به مشخصات جامعی از نیازهای زیرساختی و پشتیبانی این طرح هاست.
از همین حالا می تونیم توی بالادست صنعت طی یک برنامه جامع تعداد پالایشگاه ها و طراحی های به روز، گواهی های مورد نیاز(لیسانس ها)،بندر صادراتی و محل تجهیز کارگاه دوران ساخت و اسکان پرسنل بهره بردار و هزاران نیاز دیگه که وجود داره رو بررسی کرد. اصلاً بود و نبود کل این ماجراها رو بررسی و پیش بینی های لازم رو در موردشون به عمل آورد. برای همه این کارها هم باید از تجربه صد و خرده ای سال هزینه کردی که از جیب این ملت انجام شده استفاده کنیم.. درس های مسجد سلیمان و آبادان و آغاجری و عسلویه و کنگان و پارس شمالی و همه رو جمع کنیم و ببینیم چقدر می تونیم اشتباهاتی رو که بارها تکرار کردیم دوباره تکرار نکنیم...در تئوری خیلی سخت نیست ولی در عمل حال و حوصله می خواد. Shell و BP و Exxon Mobil همین نکات کوچیک رو رعایت کردن شدن این..بخدا کار سختی نیست..برنامه ریزی، آینده نگری، حرکت در چارچوب قواعد کار تیمی، ترجیح منافع گروه به منافع شخصی، درس آموزی و اندوختن دانش از گذشته، استمرار در رسیدن به هدف رموز موفقیتشون بوده. به هر فردا که برسه اون وقت یادمون از کشته خویش می آید و هنگام درو...