ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

نماز روباه...


هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.


روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین با هم به جماعت نماز بخوانیم.

خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد.

شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.

خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟

روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!

نظرات 3 + ارسال نظر
behrang azadi شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:36 ق.ظ

ali bud dash kazem

ارادت داریم بهرنگ جون...

ادریس سیدالحسینی شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:29 ب.ظ

سلام کاظم جان وبلاگ خوبی داری. موفق باشی.یاد انجام پروژه درس آب و فاضلاب مرحوم دکتر برقعی بخیر. روحش شاد.

سلام ارادتتتتتتتت...یادش بخیرررر واقعا....خدا رحمت کنه دکتر برقعی...میگم اون فرید کی بود که منو هم می پیجوند...یادته؟

ادریس سیدالحسینی یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:54 ب.ظ

سلام... مخلصم. فرید عمید الان کاناداست. برای ادامه تحصیل دکترای عمران محیط زیست. تو هم که پست و مقام خوبی داری کاظم جان. موفق باشی همواره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد