ای عندلیبان گلشن خراب است
آهسته نالید اصغر به خواب است
از داغ اصغر دل خون رباب است
لای لایی از سفر برگشته رودم
شیر از پیکان کافر خورده رودم
گهواره خالی اصغر نه پیداست
یاران چه سازم رودم نه اینجاست
در باغ رضوان در نزد زهراست
اهل مدینه یک سر بیایید
ما بی کسان را یاری نمایید
خاک مصیبت بر سر نمایید
یاران غربت زینب رسیده
ظلم و ستم ها بسیاری دیده
بار مصیبت قدش خمیده