جای گل خالی و گلدان بی نصیب..

خوشا آن که همچون تو مست از جهان می رود

                                                     خوشا آن که مست از شراب الست از جهان می رود

خوشا آن که همچون تو در خواب مست

                                                         به دور از غم هر چه هست از جهان می رود

واقعا وصف حال زنده یاد مهندس اکبر میرزاباقریان همینه.....روحش شاد...مردی واقعا کم نظیر....

موسی سوری...

تقدیر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران از زحمات موسی سوری/ مدیرعامل نفت و گاز پارس به افتخار بازنشستگی رسید...

موسی سوری مردی که چند سال پیش زمانی که رضا می خواست توی  شرکت پایانه های نفتی استخدام شه اسمشو از عباس حیدری شنیدم...وصفی که عباس ازش کرد یه جمله بیشتر نبود " میگن خیلی حرف می زنه"...چند سال گذشت تا اون روزی که اولین بار توی مهر سال 88 که به عنوان مدیر عامل منطقه ویژه تو اتاقش دیدمش و به محضی که منو دید با خوشحالی به مهندس هاتفی که اون موقع مدیر منابع انسانی اونجا بود گفت" دیدی اشتباه نمی کردم، همونی بود که می خواستم." پس از اون تمام لحظات کاری من مستقیم و غیر مستقیم با آقای سوری گذشت...شد الگو به نوعی واسه من..سخت کوش..بسیار باهوش..هدفمند...تحمل هر نوع فشار...اتخاذ تصمیم در شرایط سخت...تلاش بدون خسته شدن برای رسیدن به اونچه هدفته...

حرف عباس حیدری هم برام معنی پیدا کرد...موسی سوری حرف زیاد می زد اما کاش حرفاش ضبط می شد و کتاب می شد...من بسیار بسیار بسیار ازش یاد گرفتم...فک کنم خیلی های دیگه هم ازش بسیار یاد گرفتن...

تصور شرکت نفت و گاز پارس بدون موسی سوری فک کنم برام خیلی سخت باشه تجسمش...

مردی که به خاطر پاسخ های مجمع عمومی ساعت 6 صبح جمعه همه مدیراش رو به خط می کرد و یه نفر جیکش در نمی اومد حیف شد که داره می ره....

البته طبق روال همیشگی و معمول، موسی رو هم با دلخوری فرستادن خونه...قدر شناسیمون همین اندازس دیگه...یه نفر که 38 سال تو این مملکت کار کرده، حتی اگه فقط چایی خورده باشه* رو با اس ام اس بازنشسته نمی کنن....من که برام یه درس داشت این کار و اون این بود که حتی مثه موسی سوری هم کار کنی اینجوری میری ....

خسته نباشی ...هر جا هستی خدا سلامتت بداره ...عشایر بیدارن و خستگی ناپذیر...مگه نه؟

*کارمند چایی خور نقل قولی است از مهندس مالکی نیای عزیز...

نمی دونم چرا یه حس عجیبی نسبت به این عکس دارم....